جدول جو
جدول جو

معنی شتاب آمدن - جستجوی لغت در جدول جو

شتاب آمدن
(خُ دُ کِ کَ دَ)
تعجیل کردن. شتاب آمدن کسی را به کاری. (یادداشت مؤلف) :
به خونم کنون چون شتاب آمدش
مگر یاد از این بد به خواب آمدش.
فردوسی.
چو شب تیره شد رای خواب آمدش
کز اندیشۀ دل شتاب آمدش.
فردوسی.
چو ماهی برآمد شتاب آمدش
همی با زنان رأی خواب آمدش.
فردوسی.
به خواب و به آسایش آمد شتاب
وز آن پس برآسود بر جای خواب.
فردوسی.
گذر کرد از آن پس به کشتی بر آب
ز کشور به کشور چو آمد شتاب.
فردوسی.
، میل و رغبت. (یادداشت مؤلف) :
چو پر شد (کیخسرو را) سر از جام روشن گلاب
به خواب و به آسایش آمد شتاب.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
تعجیل کردن عجله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
Hasten, Precipitate, Rush
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
Accelerate, Quicken
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
hâter, précipiter, se précipiter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
accélérer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
加速する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
急ぐ , 加速する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
לְהָאֵיץ , להאיץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
מיהר , להאיץ , למהר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
가속하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
mempercepat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
mempercepat, terburu-buru
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
त्वरित करना , तेज़ करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
जल्दी करना , तेजी लाना , जल्दी करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
versnellen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
haasten, versnellen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
서두르다 , 촉진하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
accelerare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
acelerar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
apresurar, precipitar, apresurarse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
affrettare, precipitare, affrettarsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
acelerar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
apressar, precipitar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
加速
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
加速 , 匆忙
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
przyspieszać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
śpieszyć się, przyspieszać, spieszyć się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
прискорювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
поспішати , прискорювати , поспішати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
beschleunigen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
eilen, beschleunigen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شتاب دادن
تصویر شتاب دادن
ускорять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
спешить , ускорять , торопиться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شتاب کردن
تصویر شتاب کردن
acele etmek, hızlandırmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی